سالار سیف الدینی

نوشته ها و یادداشت های منتشر شده ...About Iran & Discourse of Nation

سالار سیف الدینی

نوشته ها و یادداشت های منتشر شده ...About Iran & Discourse of Nation

در حاشیه زلزله وان و پیامدهای آن

از بم تا وان


اعتماد- 15 آبان 1390


زمین‌لرزه شهر وان در اوایل فصل سرما مصیبت دیگری بود که بر مردم کرد آناتولی وارد شد و مشکلات معیشتی، فقر و درگیری با دولت مرکزی را شدیدتر کرد. زمین لرزه زمانی رخ داد که حملات ارتش ترکیه به شمال عراق برای سرکوب کردهای شورشی به اوج رسیده بود و از طرف دیگر به نظر می‌رسید با شدت گرفتن درگیری ارتش با پ. ک. ک بسیاری از مردم ترکیه قادر به تفکیک میان یک تشکیلات سیاسی کرد و منسوبان آن با شهروندان عادی کرد تبار نیستند.

با وقوع زمین لرزه اخبار وحشت آوری از شادی و خوشحالی ترک‌ها از وقوع چنین حادثه‌یی منتشر شد. در آغاز باور کردن چنین اخباری دشوار بود. ولی آنچه در کانال‌های تلویزیونی و شبکه‌های اجتماعی دیده می‌شد، چیزی نبود جز یکی از واقعیت‌های جامعه ترکیه. شکاف میان ترک و کرد در این کشور به حدی رسیده است که اعضای یک گروه قومی از مرگ دسته جمعی اعضای گروه دیگر بر اثر زلزله خوشحال می‌شوند یا به جای همدردی، تهدیدهای گذشته خود را ادامه می‌دهند.

 در آخرین اخباری که در این خصوص منتشر شد یک خبر دهشتناک دیگر به چشم می‌خورد. در بسیاری از محموله‌های ارسالی کمک به زلزله‌زدگان وان جعبه‌های حاوی سنگ، چوب و پرچم ترکیه به چشم می‌خورد. بقیه جعبه‌های ارسالی نیز چیز زیادی جز لباس‌های مستعمل و پاره نداشت. سنگ و چوب یکی از ابزارهای هواداران خیابانی پ. ک. ک برای مبارزه با پلیس است.

ارسال‌کنندگان این بسته‌ها، سنگ‌ها و چوب‌های کردها را به خودشان برگردانده اند! حتی مردم اسراییل نیز به این درجه نفرت از فلسطینی‌ها نرسیده‌اند که هنگام زلزله برایشان سنگ و چوب ارسال کنند. اگر زلزله وان را در ترکیه با زلزله بم در ایران مقایسه کنیم و میزان همبستگی و تاثر مردم ایران را با میزان شادی و مسرت برخی از شهروندان ترکیه بسنجیم یک آموزه مهم حاصل خواهد شد. ناسیونالیسم قومی و قوم محوری دست‌کم بخشی از جامعه ترکیه به انحطاط کشانده است.

 

حادثه بم نمایش و تظاهراتی از حس همبستگی ملی بود که تنها در میان اعضای یک ملت می‌تواند وجود داشته باشد. تنها چند ساعت بعداز تراژدی بم ورزشکارانی را دیدیم که مدال‌های خود را می‌فروختند و هنرمندانی که در مراکز جمع‌آوری محموله‌های کمکی حاضر می‌شدند. مردمی که گریان بودند و ایرانی که سراسر ماتم بود.

 اغلب از پیشرفت‌های ترکیه در 30 سال گذشته می‌شنویم که تا اندازه زیادی نیز واقعیت دارد و محصول عوامل متعددی همچون جنگ ایران و عراق، تغییر پایگاه غرب و امریکا در منطقه از ایران به ترکیه و استفاده خوب دولت این کشور از موقعیت‌ها است. اما یک سوی دیگر قضیه عقب‌ماندگی مدنی و اجتماعی این کشور است. در ترکیه اگر روح ملی نیز وجود داشته باشد از جنس قومی است نه مدنی. چیزی که در قرون وسطی و پیش‌تر نیز در میان قبایل مختلف وجود داشت. معلوم نیست این جامعه چگونه می‌تواند چنین زخمی را التیام دهد و چنین شکاف گسترده‌یی را ترمیم کند .

 مساله کردها در ترکیه متفاوت از جنس مساله در ایران است که مجال بسط آن در این نوشته نیست اما در ایران به خوبی تفکیکی روشن و واضح میان کردها و تشکیلات سیاسی منسوب به کردها دیده می‌شود و مردم کرد یک مقوله جدا با سازمان‌های سیاسی کردی تلقی می‌شوند. اشتراکات نژادی، زبانی، فرهنگی، تجربه‌های مشترک تاریخی و... این درک را تقویت می‌کنند.

 این مساله زیاد پیچیده‌یی نیست. ترک‌های ها نیز می‌توانستند به این فهم دست یابند. اما نکته مهم اینجاست که در ترکیه واقعا یک شکاف بزرگ میان این دو گروه وجود دارد. در ایران مساله سیاسی است و در عرصه اجتماعی شکافی چندانی حس نمی‌شود. خوشبختانه میراث معنوی بزرگی در جامعه ایرانی وجود دارد. تا زمانی که این میراث حفظ شود، همبستگی ملی ما نیز تضمین خواهد شد و می‌توانیم امیدوارم باشیم که ایران، ترکیه نمی‌شود.

http://etemaad.ir/Released/90-08-15/151.htm#187309

نظرات 6 + ارسال نظر
امیر 1390,08,15 ساعت 11:42 ق.ظ

سلام
مطلب خوبی بود و من لذت بردم.واقعا همینطوره ، اگر خوب دقت کنیم می بینیم که خیلی از کشورهای اطراف ما مثل بخرین ، امارات ، ترکیه و ... فقط زیر سایه ایران بوده که بهشون توجه میشه و جالب اینجاست که مردم ترک در صحبتاشون خودشون رو خیلی بالا میبینن و این درحالیه که اگر اروپا و آمریکا رو ازشون بگیرن اونا واقعا استعداد پیشرفت ندارن و مقایسه کنین با ایران که دائما درحال جنگ با چند تا کشور ابر قدرته و هیچی هم بهش نمیدن.از طرفی ما ایرانیا دارای فرهنگ چند هزار ساله هستیم که تمدنی غنی رو برای ایران به ارمغان اورده و ایرانی هیچ وقت از ناراحتی دیگران خوشحال نمیشه و از اون پلی برای رسیدن به مقاصد دیگش نمی سازه حتی او ایران حداقل من ندیدم آدامای سیاسی هم این کار رو انجام بدن و خلاصه اینکه همه باید به خدمون افتخار کنیم که چنین مردمی هستیم

محمد 1390,08,15 ساعت 05:01 ب.ظ

سالار جان مشکلت اینه که حادثه وان را از دریچه تنگ یه سری اخبار جهت دار خوانده ای و فکر می کنی که اتفاقات بعد از آن همه اش سیاه بوده. متأسفانه پروپاگاندا همیشه در ایران انسانها ز جمله نویسنده ها را به غلیان احساسات وا می دارد. تقصیری هم نداری البته، چون خبرهایی که خونده ای همین هاییست که تو را به این نتیجه واداشته است

والا خبرهای تنگی که خوانده ایم از مدیای ترکیه بود. من دستکم سه تا فیلم از شبکه های رده اول ترکیه در این خصوص دارم. از روزنامه رادیکال ترکی گزارشی منتشر شد. در شبکه های اجتماعی ترک این امر هواداران زیادی داشت و هیچ وقت هم تعدیل نشد.
دفعه بعد اگر خواستید نظری درچج کنید در سعی کنید در انتخاب کلمات دقت بیشتری به خرج دهید

داریوش 1390,08,15 ساعت 08:07 ب.ظ

درود بر شما
نوشتارتان مانند همیشه سرشار از خواندنی ها و حرف های تازه بود.
پاینده و پیروز باشید

درود...

سیف 1390,08,16 ساعت 11:28 ق.ظ

https://www.facebook.com/photo.php?v=2260171776959

http://www.eshterak.info/refugee/2011/10/post-39.html


ترجمه مقاله آقای احمد هاکان ستون نویس در روزنامه حرّیت.

ابتدا زلزله وان را لرزاند و بعد فاشیسم!
دوشنبه، 2 آبان 1390
احمد هاکان/ روزنامه حریت
... - کاش اصلا شبکه های اجتماعی را دنبال نمی کردم.
- پیام ها و نظرها را نگاه کردم.
- بعضی از آنها، از ته دل خوشحال بودند.
- بعضی ها در کمال پررویی می گفتند: «آنهایی که از ترور حمایت کنند، چنین بلایی سرشان خواهد آمد».
-بعضی ها می خواستند از آب گل آلود ماهی بگیرند و میخشان را بر پیکر حکومت وارد کنند. و در این میان نفعی ببرند.
- بعضی ها پرونده «چراغ دریایی» را دوباره طرح کردند.
- بعضی ها می گفتند: اکنون نوبت آنهاست که اشک بریزند.
- بعضی ها می خواستند کمی خود را باوجدانتر نشان دهند و می گفتند: بیایید به وان کمک کنیم تا آنها ببینند که ترک ها چه ملتی هستند!
- بعضی هایشان هم نوشته بودند: کاری که حکومت نتوانست بکند، خدا کرد.

کوتاه اینکه:
ابتدا زلزله وان را لرزاند و بعد فاشیسم
خشک مغزی! بی وجدانی، بی رحمی، عدم آگاهی، سرش را گرفته بود و می رفت!
و چند نفری که می گفتند: «این کار را نکنید!‌ دست نگه دارید! زشت است» و در تلاش آرام کردن دیگران بودند، در میان موج کامنت ها و نظرات تند، اساسا گم شده بودند. کوتاه اینکه: ابتدا زلزله وان را لرزاند و بعد هم فاشیسم. برای اینکه آن ذره امیدی که به انسان ها داشتم را هم از دست ندهم، فورا از شبکه های اجتماعی فرار کردم.
اگر جلوی این روند گرفته نشود و این درد درمان نشود
چیزی به شما بگویم؟
نه حمله برون مرزی و نه عملیات های داخلی، نه مرگ ها و نه ماندن ها، نه پیشگیری از ترور و نه پایین آوردن انسان ها از کوهها، نه اشک...

محمد اخشیک 1390,08,20 ساعت 04:18 ب.ظ

و به این مسائل رقت انگیز، برخورد وحشیانه پلیس ترکیه با معترضان به عدم رسیدگی دولت ترکیه به اوضاع زلزله زدگان را نیز اضافه کنید. این تصاویر که از اکثر شبکه‌ها از جمله بی بی سی پخش شد، حاکی از ضرب و شتم وحشیانه مردم مصیبت‌زده‌ی وان توسط ماموارن امنیتی ترکیه به شدت هرچه تمام است، انگار که مردمی که تنها معترض عدم رسیدگی دولت هستند مجرمانی بس خطرناک برای بشریت هستند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد